جدول جو
جدول جو

معنی بیابان بر - جستجوی لغت در جدول جو

بیابان بر(اَ زَ)
بیابان نورد. طی کننده بیابان. که در بیابان رود. بسیارسیر:
باد چون عزم اوست در ناورد
زآن بیابان بر است و کوه نورد.
مختاری
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بیابان گرد
تصویر بیابان گرد
کسی که در بیابان ها می گردد، کسی که در بیابان زندگی می کند، چادرنشین
فرهنگ فارسی عمید
(مَ)
آنکه در بیابان بمیرد و احوالش کسی را معلوم نشود. (آنندراج). هلاک شده در بیابان. (آنندراج) (ناظم الاطباء) :
در جهان یا رب بیابان مرگ باد
هرکه ما را رهنمون کس کند.
ملافوقی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(اَ سَ)
کسی که در بیابان زیست میکند. صحراگرد باشد. بدوی. چادرنشین:
کرد صحرانشین کوه نورد
چون بیابانیان بیابان گرد.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(اَ زَ)
آنکه در بیابان زندگی کند، (یادداشت بخط مؤلف)، بدوی، (بحر الجواهر)، کسی که در بیابان منزل دارد: تازیان بیابان باش، اعراب بدوی، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از بیابان گرد
تصویر بیابان گرد
چادر نشین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیابان گرد
تصویر بیابان گرد
((گَ))
بدوی، چادرنشین
فرهنگ فارسی معین
صفت بادیه پیما، بادیه نشین، بدوی، بیابان نورد، چادرنشین، صحراگرد، صحرانشین، بیابان پو، بیابان نورد، بیابانی، صحرایی، وحشی
متضاد: شهرنشین، شهری
فرهنگ واژه مترادف متضاد